- تهران خیابان ولیعصر مجتمع اداری نور
0
+
ایده ایستا با هدف کمک به توسعه کسب و کارها از طریق ارائه راه حل جامع تبلیغات ؛ بازاریابی ؛ برندینگ و روابط عمومی در سال ۱۳۹۱ شروع به فعالیت نمود .
از سال ۱۳۹۱ تاکنون با برگزاری ده ها رویداد و همراهی با بیش از یکصد شرکت و سازمان فعالیت های مشاوره ای خود را ادامه داده است
در سال ۱۳۹۷ با انتشار فصلنامه ایده ایستا به تکیمل ابزارهای در اختیار خود به عنوان بستر انتشاراتی پرداخت.
از این فصلنامه ۴ شماره منتشر گردیده و نسخه پنجم نیز در دست تهیه می باشد.
در سال ۱۴۰۰ گروهی در واتساپ با عنوان دوستان و یاران تشکیل شد که امروزه به نام باشگاه ایده ایستا شناخته می شود.
معرفی باشگاه ایده ایستا
ایده ایستا تنها یک باشگاه خاص نیست ؛ بلکه یک سبک زندگی است
میان اعضا و باشگاه رابطه ای مبتنی بر احترام ؛ وفاداری و اطمینان بر قرار است .
این کلابی اختصاصی با دسترسی ها و تعاملات ویژه می باشد که غیر ممکن ها را ممکن می سازد .
در دنیایی که قرار نیست همه مشکلات با پول یا حتی جایگاه احتماعی حل شوند ؛ شبکه اعضای باشگاه ایده ایستا همچون جادوگرانی مهربان الهام بخش یکدیگر بوده و با نوع دوستی و مسئولیت پذیری گره گشای مشکلات خواهند بود .
برای توسعه شبکه ارتباطات خود به این کلاب بپیوندید و در میان شایستگان بدرخشید.
این شیوهٔ بازاریابی سبب دسترسی به گروه بزرگتری از مخاطبان میشود، نرخ تبدیل را بالا میبرد، سبب جلب اعتماد و بازگشت سرمایهٔ بیشتر میشود و در نهایت باعث معرفی بهتر و بیشتر برند میشود.
این شیوهٔ بازاریابی سبب دسترسی به گروه بزرگتری از مخاطبان میشود، نرخ تبدیل را بالا میبرد، سبب جلب اعتماد و بازگشت سرمایهٔ بیشتر میشود و در نهایت باعث معرفی بهتر و بیشتر برند میشود.
این شیوهٔ بازاریابی سبب دسترسی به گروه بزرگتری از مخاطبان میشود، نرخ تبدیل را بالا میبرد، سبب جلب اعتماد و بازگشت سرمایهٔ بیشتر میشود و در نهایت باعث معرفی بهتر و بیشتر برند میشود.
این شیوهٔ بازاریابی سبب دسترسی به گروه بزرگتری از مخاطبان میشود، نرخ تبدیل را بالا میبرد، سبب جلب اعتماد و بازگشت سرمایهٔ بیشتر میشود و در نهایت باعث معرفی بهتر و بیشتر برند میشود.
این شیوهٔ بازاریابی سبب دسترسی به گروه بزرگتری از مخاطبان میشود، نرخ تبدیل را بالا میبرد، سبب جلب اعتماد و بازگشت سرمایهٔ بیشتر میشود و در نهایت باعث معرفی بهتر و بیشتر برند میشود.
این شیوهٔ بازاریابی سبب دسترسی به گروه بزرگتری از مخاطبان میشود، نرخ تبدیل را بالا میبرد، سبب جلب اعتماد و بازگشت سرمایهٔ بیشتر میشود و در نهایت باعث معرفی بهتر و بیشتر برند میشود.
این شیوهٔ بازاریابی سبب دسترسی به گروه بزرگتری از مخاطبان میشود، نرخ تبدیل را بالا میبرد، سبب جلب اعتماد و بازگشت سرمایهٔ بیشتر میشود و در نهایت باعث معرفی بهتر و بیشتر برند میشود.
اینفلوئنسرها میتوانند اعتماد مخاطبان را بهخوبی جلب كنند.
اینفلوئنسرها میتوانند اعتماد مخاطبان را بهخوبی جلب كنند.
اینفلوئنسرها میتوانند اعتماد مخاطبان را بهخوبی جلب كنند.
به فردی که در شبکه های اجتماعی تاثیرگذار باشد اینفلوئنسر گفته می شود و به تبلیغاتی که توسط این فرد انجام می شود اینفلوئنسر مارکتینگ می نامند.
برای برندها و معرفی محصولات در فروشگاه خود و یا ارائه خدمات خود با اینفلوئنسرها همکاری میکنند .
در ایران اینفلوئنسر مارکتینگ در اینستاگرام پراستفادهتر است اما برندها میتوانند کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ خود را در سایر شبکه های اجتماعی نیز اجرا کنند.
اطلاعات و تعرفه اینفلوئنسرها را ببینید، سپس براساس آن تصمیم بگیرید که تبلیغ خود را به چه پیجی بسپارید.
مثلا در خارج از کشور خیلی از اینفلوئنسرها، افراد وبلاگنویس، خبرنگارها، مجریان و… هستند. یا مثلا در خود ایران هم قبلا خیلی از برندها به سراغ اینفلوئنسرهای تلویزیونی میرفتند.
در سالهای اخیر، رسانههای اجتماعی دستهٔ جدیدی از اینفلوئنسرها را به مخاطبان معرفی کردهاند که بهعنوان میکرو اینفلوئنسر شناخته میشوند.
روند تبلیغات به همان شیوهٔ رایج پیش میرفت (نسل زد به مردمانی اشاره دارد که از سال ۱۹۹۰ به بعد متولد شدهاند و از سنین پایین از اینترنت، شبکههای اجتماعی و دیگر دستاوردهای تکنولوژی استفاده کردهاند). انتظارات این نسل، متفاوت از مصرفکنندگان گذشته بود. آنها به تبلیغات چندان اعتماد نداشتند و پیش از آنکه بخواهند پول خود را صرف خرید محصولی بخصوص کنند، میبایست گواهی بر کیفیت و کارایی آن در اجتماع ببینند.
با زیر نظر قرار دادن روند کنونی به خوبی میتوان مشاهده کرد که تبلیغات بیشمار برندها تأثیر چندانی بر متقاعد کردن مصرفکنندگان ندارد و اعتمادشان را جلب نمیکند.
آنها نظرات افراد تأثیرگذار دربارهٔ محصولات متفاوت را میخوانند و پیشنهادهایشان را میپذیرند. در این میان نظرات خودشان را هم با دیگران در میان میگذارند.
آنها نظرات افراد تأثیرگذار دربارهٔ محصولات متفاوت را میخوانند و پیشنهادهایشان را میپذیرند. در این میان نظرات خودشان را هم با دیگران در میان میگذارند.
روند تبلیغات به همان شیوهٔ رایج پیش میرفت (نسل زد به مردمانی اشاره دارد که از سال ۱۹۹۰ به بعد متولد شدهاند و از سنین پایین از اینترنت، شبکههای اجتماعی و دیگر دستاوردهای تکنولوژی استفاده کردهاند). انتظارات این نسل، متفاوت از مصرفکنندگان گذشته بود. آنها به تبلیغات چندان اعتماد نداشتند و پیش از آنکه بخواهند پول خود را صرف خرید محصولی بخصوص کنند، میبایست گواهی بر کیفیت و کارایی آن در اجتماع ببینند.
با زیر نظر قرار دادن روند کنونی به خوبی میتوان مشاهده کرد که تبلیغات بیشمار برندها تأثیر چندانی بر متقاعد کردن مصرفکنندگان ندارد و اعتمادشان را جلب نمیکند.
آنها نظرات افراد تأثیرگذار دربارهٔ محصولات متفاوت را میخوانند و پیشنهادهایشان را میپذیرند. در این میان نظرات خودشان را هم با دیگران در میان میگذارند.
آنها نظرات افراد تأثیرگذار دربارهٔ محصولات متفاوت را میخوانند و پیشنهادهایشان را میپذیرند. در این میان نظرات خودشان را هم با دیگران در میان میگذارند.
روند تبلیغات به همان شیوهٔ رایج پیش میرفت (نسل زد به مردمانی اشاره دارد که از سال ۱۹۹۰ به بعد متولد شدهاند و از سنین پایین از اینترنت، شبکههای اجتماعی و دیگر دستاوردهای تکنولوژی استفاده کردهاند). انتظارات این نسل، متفاوت از مصرفکنندگان گذشته بود. آنها به تبلیغات چندان اعتماد نداشتند و پیش از آنکه بخواهند پول خود را صرف خرید محصولی بخصوص کنند، میبایست گواهی بر کیفیت و کارایی آن در اجتماع ببینند.
با زیر نظر قرار دادن روند کنونی به خوبی میتوان مشاهده کرد که تبلیغات بیشمار برندها تأثیر چندانی بر متقاعد کردن مصرفکنندگان ندارد و اعتمادشان را جلب نمیکند.
آنها نظرات افراد تأثیرگذار دربارهٔ محصولات متفاوت را میخوانند و پیشنهادهایشان را میپذیرند. در این میان نظرات خودشان را هم با دیگران در میان میگذارند.
آنها نظرات افراد تأثیرگذار دربارهٔ محصولات متفاوت را میخوانند و پیشنهادهایشان را میپذیرند. در این میان نظرات خودشان را هم با دیگران در میان میگذارند.
روند تبلیغات به همان شیوهٔ رایج پیش میرفت (نسل زد به مردمانی اشاره دارد که از سال ۱۹۹۰ به بعد متولد شدهاند و از سنین پایین از اینترنت، شبکههای اجتماعی و دیگر دستاوردهای تکنولوژی استفاده کردهاند). انتظارات این نسل، متفاوت از مصرفکنندگان گذشته بود. آنها به تبلیغات چندان اعتماد نداشتند و پیش از آنکه بخواهند پول خود را صرف خرید محصولی بخصوص کنند، میبایست گواهی بر کیفیت و کارایی آن در اجتماع ببینند.
با زیر نظر قرار دادن روند کنونی به خوبی میتوان مشاهده کرد که تبلیغات بیشمار برندها تأثیر چندانی بر متقاعد کردن مصرفکنندگان ندارد و اعتمادشان را جلب نمیکند.
آنها نظرات افراد تأثیرگذار دربارهٔ محصولات متفاوت را میخوانند و پیشنهادهایشان را میپذیرند. در این میان نظرات خودشان را هم با دیگران در میان میگذارند.
آنها نظرات افراد تأثیرگذار دربارهٔ محصولات متفاوت را میخوانند و پیشنهادهایشان را میپذیرند. در این میان نظرات خودشان را هم با دیگران در میان میگذارند.